۱۳۸۷ شهریور ۱۰, یکشنبه

مونولوگ در تئاتر معنايي ندارد


بابك احمدي معتقد است: هنر دريچه‌اي باز مي‌كند تا مونولوگ به ديالوگ بدل شود، زيرا هنر بدون مخاطب زنده نمي‌ماند پس از منظر فلسفه، مونولوگ در تئاتر معنايي ندارد.
به گزارش ايسنا در نخستين جلسه از برنامه‌ي شش ماه‌ي اجراهاي مونولوگ گروه تئاتر «ليو» كه شب گذشته با اجراي نمايش «همه چيز مي‌گذرد تو نمي‌گذري» در تالار استاد انتظامي برپا بود، بابك احمدي - مدرس ومحقق فلسفه - با اظهار خرسندي از حضور خود در جمع هنرمندان تئاتر، گفت: هنر همان صندلي راحتي است كه دقايقي پيش در اجراي رضا بهبودي شاهد آن بوديم و ما را به يك دنياي عجيب و فرهنگي شگفت‌انگيز برد و در آن، ذهن درهم و آشفته‌اي را به نمايش گذاشت كه همانا همه‌ي ما درحال دست‌وپا زدن در آن هستيم.
او اضافه كرد: هنر با نامتعارف‌ بودن دكور، اشيا و بدن مي‌تواند چيزي را بگويد كه ما اهل فلسفه با همان اشكال قديمي و تكراري، حد و توان نزديك‌شدن به آن را نداريم و به همين دليل بايد از شما تشكر كنم كه امروز فرصت حضور در اين جمع را به من داديد.
نويسنده كتاب «حقيقت و زيبايي» ادامه داد: الهه نمايش اين امكان را مي‌دهد تا در عرض نيم‌ساعت ما را به دنيايي برد كه در خلال آن بفهميم چه مي‌كشيم و چه بر سر ما مي‌آيد و امشب و در روز تولدم ، ديدن چنين نمايشي هديه‌ي باارزشي بود كه از گروه تئاتر «ليو» و اهالي تئاتر دريافت كردم.
احمدي خاطرنشان كرد: هنر به راحتي از چيزي عبور مي‌كند كه فلسفه قصه رسيدن به آن را دارد و در اين ميان نزديك‌ترين هنر به لحاظ شكل بياني به فلسفه همان «تئاتر» است. چه بسا كه مهم‌ترين نظريه فلسفه هنر كه همانه كتاب «پوئتيك» ارسطو است، درباره تئاتر نوشته شده است و ما در تئاتر تمام عواملي را داريم كه در فلسفه هم مطرح مي‌شود.
او تصريح كرد: به راحتي مي‌توان تأثير تئاتر بر روي انديشه‌هاي فلسفي را ديد، چه بسا كه سال‌ها بعد از ارسطو نيز ، در نظريه‌هاي فلاسفه ديگري چون هگل و ... به كرات به موضوع تراژدي و تئاتر برمي‌خوريم.
نويسنده كتاب «فلسفه هنر» با اشاره به دوره رنسانس يادآور شد: در آن دوران هرآنچه كه فيلسوفان قصد مطرح‌كردن آن را داشتند و عملي نبود، هنرمندان به راحتي در نمايشنامه هايشان مي‌گفتند و اين اتفاق تا چخوف ايبسن و تئاتر امروز هم ادامه دارد و هنرمندان از هر منفذي استفاده مي‌كنند تا به ما بفهمانند كه در چه فضايي هستيم و چه مي‌كنيم و اين همان نقطه تلاقي فلسفه و هنر است.
احمدي در ادامه سخنان خود با تأكيد بر اين‌كه چيزي از تئاتر نمي‌داند، گفت: مي‌توان امروز و در بحث
«مونولوگ» و «ديالوگ» از منظر فلسفي به تئاتر و تعاريف اين دو رسيد، چه بسا كه نفس ديالوگ به مكالمه و گفت‌وگو ترجمه شده است و يك نوع ردوبدل كردن فكر، كلام و بيان بهتر نفس ميان يك يا چند آدم است، به همين دليل هم در مكالمات سقراطي، ديالوگ‌ها نقش مهمي را ايفا مي‌كنند و تئاتر به خوبي اين تقسيم انديشه ميان آدم‌ها را نشان مي‌دهد.
او سپس به مقوله «مونولوگ» و تعريف آن اشاره كرد و افزود: ما در فلسفه كار را با ديالوگ شروع كرده‌ايم اما ديالوگ‌هاي سقراطي به معناي كشف حقيقت نيستند، زيرا كه كشف حقيقت به معناي تقسيم‌شدن خرد است و ديالوگ واقعي بر اين مبنا شكل مي‌گيرد كه من و ديگري نمي‌دانيم و از طريق صحبت‌كردن بيشتر با يكديگر متوجه مي‌شويم.
او اضافه كرد: فرم واقعي فلسفه يك نوع تك‌گويي است كه در حد اعلاي آن يك فيلسوف عقايد خود را در قالب كتاب تئوري‌هايش مطرح مي‌كند، اما در تئاتر چيزي به نام مونولوگ نداريم. چون در نهايت هر مونولوگي يك نوع گفت‌وگو با ديگران است.
احمدي با توضيح گونه‌هاي مونولوگ در عرصه تئاتر و بررسي آن در نمايشنامه‌هاي مختلف، گفت: در يك شكل از مونولوگ كه در بخش‌هايي از نمايشنامه «رومئو و ژوليت» اتفاق مي‌افتد، آدمي با خودش حرف مي‌زند و طرف مقابل او حضور دارد، ولي او از حضورش بي‌اطلاع است. درحالت ديگر هم كه در بخش‌هايي از نمايشنامه «دايي وانيا » شاهد آن هستيم ، شنونده پنهان است ولي گوش مي‌دهد و اين مونولوگ در واقع خطاب به تماشاگر است و تك‌تك تماشاگران را با خودش همراه مي‌كند و اين گونه ثابت مي‌شود كه تئاتر همواره شنونده دارد و عده‌اي آدم در برابر آن هستند.
احمدي سپس به تفاوت ميان اجراي تئاتر و روخواني يك متن اشاره كرد و افزود: تئاتر در دو شكل «متن نوشتاري» و «بازي» شكل مي‌گيرد و موقعيت ،مكان، نور، بازيگر، صدا و ... تئاتر را مي‌سازد و قصد دارد شما را وارد دنيايي كند تا به او گوش دهيد. در واقع در دنياي تئاتر، ارزش‌ها به مبارزه طلبيده مي‌شود، پس تحت هيچ شرايطي اين رفتار مونولوگ يا تك‌گويي محسوب نمي‌شود چون در نهايت يك خطابه اجتماعي است.
او تأكيد كرد كه هنر در بسته بودن مطلق وجود ندارد و ادامه داد: يك متن نمايشي تنها با خوانده‌شدن ارزش ندارد و مونولوگ هم بدين‌گونه است ، زيرا زماني كه ما فكر مي‌كنيم و با ديگران ديالوگي نداريم، مدام به غرايز و آرزوهاي واقعي خودمان برمي‌گرديم و جلوي كسي نقش بازي نمي‌كنيم اما هنر اين دريچه را به ما مي‌دهد تا اين مونولوگ را بدل به يك ديالوگ كنيم.البته مونولوگ در ذات خود بهتر از ديالوگ بيان‌گر منطق گفتاري است.
اين مدرس فلسفه، متذكر شد: هنر نمي‌تواند بدون مخاطب زنده بماند، چون در نهايت،‌ بايد دريچه‌اي روبه مخاطب باز كند و هنر به ما ياد مي‌دهد كه چگونه اين دريچه را باز كنيم و دشمني با هنر از سوي آدم‌هايي كه اجازه باز شدن اين دريچه را نمي‌دهند، تنها نشان‌گر يك فضاي نظامي است، درحالي‌كه ما در هنر با كسي جنگ نداريم، بلكه مي‌خواهيم به تفاهمي برسيم كه آرمان نهايي ما يعني «آزادي بيان» را مطرح كند.
احمدي خاطرنشان كرد: داشتن يك تئاتر و سينماي آزاد هدف اصلي هر هنري است تا بتواند در خلال آن حرف بزند و تجربه‌هايش را به ما بگويد و ديدن اين نمايش و حضور در اين جمع هديه‌اي براي من بود تا دنياي اطراف خودم را از خلال متني كه محمد چرم‌شير نوشته بود، بهتر بشناسم و براي آزادي بهتر بيانديشم، اين نمايش در واقع ما را به دنيايي برد كه بفهميم وقتي به مونولوگ برمي‌خوريم، يعني يك مستبد جلوي بازشدن دريچه‌ها را بسته است.
سپس لوح تقدير و هديه گروه تئاتر ليو توسط هما روستا به بابك احمدي به عنوان نخستين سخنران اين برنامه اهدا شد.



بودجه خانه تئاتر همچنان بلاتکلیف است


سخنگوی خانه تئاتر از بلاتکلیف ماندن اختصاص بودجه این نهاد صنفی پس از گذشت حدود شش ماه از سال 87 خبر داد.
اصغر همت در این باره به مهر گفت: با توجه به اینکه شش ماه از سال 87 گذشته اما همچنان بودجه خانه تئاتر پرداخت نشده است. در آخرین گفتگوی ایرج راد مدیر عامل خانه تئاتر با نماینده معاونت هنری وزارت ارشاد، به وی گفته‌اند وضعیت مشخص نشده و اختصاص بودجه خانه تئاتر فعلا ممکن نیست.
وی با اشاره به اینکه خانه تئاتر برای پرداخت دستمزد کارکنان خود مشکل دارد، درباره ساختمان در حال ساخت خانه نیز گفت: قرارداد اولیه با پیمانکار بسته شده و ما در حال حاضر به مرحله سازه‌گذاری رسیده‌ایم. اما مشکل بودجه خانه تئاتر ما را در وضعیت بلاتکلیف قرار داده است.
سخنگوی خانه تئاتر درباره موضوع قرارداد تیپ نیز گفت: متاسفانه به دلیل برگزاری جشنواره تئاترعروسکی و بعد سفر مدیر کل هنرهای نمایشی به جشنواره ادینبورگ فرصت بحث در این باره پیش نیامده و امیدواریم با بازگشت دوستان شرایط بررسی و اجرایی شدن قرارداد تیپ دوباره در دستور کار قرار بگیرد.

۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعه

شب نشيني باشكوه استادان تاتر با يگانه آواز

محمدرضا شجريان با حضور در مراسم جشن سالانه‌ي انجمن منتقدان و نويسندگان خانه‌ي تئاتر مدال نوشين را به عزت‌الله انتظامي، توران مهرزاد و علي نصيريان به عنوان سه چهره‌ي جاودان گروه تئاتر هنر ملي اهدا كرد.
به گزارش (ايسنا)، طي مراسمي كه شامگاه پنج‌شنبه 31 مرداد در تالار انديشه‌ي حوزه‌ي هنري برگزار شد، آقاي آواز ايران با پخش آهنگ «ايران اي سراي اميد» برصحنه حاضر شد و در ميان تشويق حاضران، مراسم تقدير از هنرمندان نام‌برده را انجام داد.
شجريان گفت: امشب افتخار بزرگي نصيب من شد كه بزرگان تئاتر و سينماي كشور اجازه دادند، مدال نوشين توسط من به آنان هديه شود، مرا ببخشاييد كه به خاطر حضور در نخستين اجراي كنسرت همايون درايران، نمي‌توانم تا پايان اين برنامه همراه شما باشم.
درادامه‌ي اين مراسم عزت‌الله انتظامي طي سخنان كوتاهي بيان كرد: پس از انقلاب متن مورد علاقه‌ي خود را پيدا نكردم و به همين دليل روي صحنه نرفتم و ديگر هم توانايي دوماه تمرين و يك‌ماه اجرا را ندارم. اما تلاش مي‌كنم با حضور در خانه‌ي تئاتر خانه‌ي هنرمندان و موزه‌ي سينما براي اين هنرها آنچه را از دستم بر مي‌آيد، انجام دهم.
او با اشاره به اظهارات رسول صادقي، رييس انجمن منتقدان و نويسندگان خانه‌ي تئاتر كه در آغاز اين مراسم اعلام خستگي و استعفا كرده بود اظهار داشت: ما هم در همين شرايط زندگي‌ مي‌كنيم با اين‌كه سن من بالاست، اما مدام كار مي‌كنم زيرا هنرمند تا زماني كه زنده است، بايد فعال و براي جوانان نمونه باشد.
انتظامي تاكيد كرد: جوانان با امكانات گسترده‌اي كه در اختيار دارند، بايد پيش از اين بدرخشند. چرا كه شرايط امروز با دوران ما بسيار متفاوت است.
توران مهرزاد هم هنگام دريافت نشان نوشين ضمن قدرداني از برگزاري اين مراسم گفت: افتخار مي‌كنم كه با استاد نوشين كار كردم و بزرگ شدم.
فرهاد آييش كه همراه با همسرش مائده طهماسبي مسووليت اجراي اين برنامه را برعهده داشت، هنگام انجام مراسم تقدير از نصيريان گفت: در دوره‌ي نوجواني يكي از آرزوهاي من ديدن بازيگر مورد علاقه‌ام، علي نصيريان بود تا اين‌كه شبي دركنار تالار سنگلج ماندم و به او سلام كردم و نصيريان سي‌سال بعد در نمايش من به‌نام «هفت شب با مهمان ناخوانده» بازي كرد و اين نمايش عشق پنهان من به ايشان بود و در ميان تمام آثارم كاري متفاوت است.
نصيريان هم با ارائه‌ي سخنان كوتاهي از آن اجرا ياد كرد.
او نويسندگي و نقد را بنيان تئاتر دانست و ياد‌آور شد: اگر اين پايه سست باشد، به هدفمان كه همان تئاتر ملي كه شايسته‌ي ايران است نخواهيم رسيد و توجه به اين مقوله بايد از سوي نهادها و هنرمندان صورت بگيرد، به همين دليل اين انجمن بسيار مهم است و جاي تاسف دارد كه كمتر مورد توجه قرار مي‌گيرد.
درادامه‌ي اين مراسم ايرج راد، مدير عامل خانه‌ي تئاتر ايران مدال نوشين را به استاد شجريان اهدا كرد.
راد گفت: براي من افتخار بزرگي است كه از اين سه‌ هنرمند شايسته‌ي هنرهاي نمايشي تقدير شد و اين هديه‌ي ناقابل به استاد شجريان ارائه شد، اما از اين بابت دلگيرم كه خانه‌ي تئاتر امكانات لازم را ندارد تا به‌صورت شايسته‌اي از بزرگان هنر كشور قدرداني كند. آنچه انجام داديم با دلمان بود و قدم تمام كساني كه براي هنر اين مملكت تلاش كرده‌اند بر چشم ماست.










در بخش ديگري از اين مراسم بهرام بيضايي، به خاطر كارگرداني نمايش «افرا» از سوي اعضاي اين انجمن به عنوان كارگردان برگزيده‌ي بالاي 40 سال انتخاب شد.
مرضيه برومند، به نمايندگي از سوي بيضايي كه به دليل سفر به شمال امكان حضور در اين مراسم را پيدا نكرده بود، پيام كوتاهي را خواند: « اگرچه بختم نخواسته ميان شما باشم، ولي دلم آنجاست و هر چند اين كلمات، سپاسگزاري مرا آنچنان كه بايد نمي‌رساند ولي جايزه‌ي شما گوياي آن است كه بار تعهد مرا به تئاتر و تماشاگران زياد‌تر مي‌كند تا براي آينده اگر فرصتي پيش آيد به نمايش بهتري بينديشم.»
در پايان اين مراسم اسد‌الله امرايي ديگر عضو هيات داوران با اظهار تاسف از لغو امتيار مجله‌ي هفت گفت: در آغاز اين جشن اعلام شد كه در كشور ما آدم‌هاي مشهور را بيشتر تحويل مي‌گيرند و متاسفم كه اين اتفاق نمي‌افتد. چرا كه اگر اين‌گونه بود، عزت‌الله انتظامي و ديگران كه تلاش داشتند جان جواني را نجات بدهند به دادگاه جنايي احضار نمي‌شدند.
دراين مراسم ياد و خاطره‌ي خسرو شكيبايي گرامي داشته شد.
عزت‌الله انتظامي در كيليپي كه از زندگي او ساخته و دراين مراسم پخش شده بود گفت: برخي از بازيگران هنگامي كه به‌طور اتفاقي آنها را در خيابان‌ها و يا درمكان ديگري مي‌بينيم بدون توجه از كنار آدم مي‌گذرند اما خسرو هرگز چنين نبود او هميشه براي سلام و احوال‌پرسي پيش‌قدم و مشتاق بود.
علي نصيريان هم با اظهار تاسف از در گذشت زود‌هنگام شكيبايي، مطرح كرد: خسرو بايد تا سال‌هاي سال زنده مي‌ماند و نقش‌هاي بسياري را بازي مي‌كرد.
اين مراسم با پخش كاست «نامه‌ها» با صداي خسرو شكيبايي به پايان رسيد.

۱۳۸۷ مرداد ۳۰, چهارشنبه

اولین جایزه هنریک ایبسن به پیتر بروک رسید

دولت نروژ اولین دوره جایزه بین المللی هنری را که به نام "هنریک ایبسن" نمایشنامه نویس بزرگ نروژی نامگذاری شده به پیتر بروک کارگردان شهیر انگلیسی اهدا می کند.




 
به گزارش مهر به نقل از مورگن پست، لیو اولمان بازیگر باسابقه نروژی که مدیر گروه داوران این جایزه است در این باره گفت : انتخاب پیتر بروک به خاطر تلاشهای بی وقفه این هنرمند بین المللی در عرصه تئاتر و در جهت اعلام پیام انسانی این هنر متعالی بوده است. بروک با اجرای آثار در خور تحسین و برداشت از نمایشنامه های متعدد از تمامی زبانها نشان داده که هنر و فرهنگ هیچ مرزی نمی شناسد و هیچ ملت و دولتی به صرف همزبانی با آثار نمی تواند ادعای مالکیت یا انحصار آن را بکند.
پیتر بروک کارگردان انگلیسی در سال 1925 در لندن متولد شده و در طول 60 سال کار مداوم حجم عظیمی از آثار نمایشی قدرتمند را در صحنه تئاتر و تلویزیون اجرا کرده است.
جایزه هنریک ایبسن قرار است پس از این، سالانه به یک فعال فرهنگی بین المللی اعطا شود و پیتر بروک به عنوان اولین دریافت کننده این جایزه، در روز 31 آگوست سال جاری (دهم شهریور) برای گرفتن آن به روی صحنه "نشنال تیه تر" شهر اسلو خواهد رفت.

توجه به گروه تاترملي درجشن خانه تاتر


جشن امسال انجمن منتقدان ونويسندگان كه امروز31مرداد برگزارمي شه، نكته قابل توجهي داره واون توجه به گروه تاترملي است كه سالها قبل ازانقلاب تاسيس شد وخدمات شاياني به تاتراين مملكت كرد و آثار نويسندگان بزرگي چون بيضايي، ساعدي ورادي رو اجرا كرد، خبراين جشن رو بخونيد .
هفتمين جشن سالانه انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر روز پنجشنبه 31 مرداد ماه در تالار انديشه حوزه هنري برگزار خواهد شد.
بنا به اعلام اين انجمن، اين جشن از ساعت 30/18 روز ياد شده به مدت 150 دقيقه در تالار انديشه حوزه هنري و با حمايت موسسه آموزش عالي پارسه و انتشارات افراز برگزار خواهد شد.
در بخش تجليل‌هاي هنري هفتمين جشن سالانه انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر از سه تن از اعضاي گروه تئاتر هنر ملي ـ عزت‌الله انتظامي، توران مهرزاد و علي نصيريان ـ تقدير خواهد شد؛ ضمن آن که در بخش تجليل‌هاي رسانه‌اي نيز از خدمات منتقد پيشکسوت"حسن پارسايي" و دکتر "بيژن نفيسي" مدرس روزنامه‌نگاري تجليل به عمل خواهد آمد.
در بخش معرفي نمايش برگزيده سال 86 ، دو نمايش از گروه کارگردانان زير 40 سال و بالاي 40 سال ‌معرفي و مورد تقدير قرار خواهد گرفت.
علاوه بر اين به روال سال‌هاي گذشته اين انجمن بهترين گروه سال تئاتري را نيز در سال 1386 معرفي و مورد تقدير قرار خواهد داد.
در بخش هفتمين مسابقه سالانه انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر، نفرات برگزيده رشته‌هاي هفت گانه معرفي و مورد تقدير قرار مي‌گيرند. اسامي نامزدهاي رشته‌هاي مختلف به قرار زير است:
گزارش: مجید سجادی تهرانی (ماهنامه هفت)، ‌بهزاد خاکی‌نژاد (روزنامه دنیای اقتصاد) و فرشته حبیبی(ماهنامه هفت).
گفت‌وگو: علی قلی‌پور (روزنامه اعتماد)، امین عظیمی (روزنامه اعتماد) و گفت‌و گوی گروهی: سه نفره مجید اسلامی، فرشته حبیبی و کیومرث مرادی (ماهنامه هفت).
نقد: فروغ سجادی (روزنامه بانی فیلم)، مهدی نصیری (ماهنامه صحنه) و آزاده شاهمیری (سایت ایران تئاتر).
مقاله: منوچهر اکبرلو (دو ماهنامه نمایش)، محمودرضا رحیمی (نشریه روزانه بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر) و سید جواد اشکذری (نشریه تاک توس – مشهد).
یادداشت: عباس غفاری (سایت تئاتر ما)، هوشمند هنرکار (روزنامه اعتماد) و محمود ناظری (نشریه تحلیل روز - شیراز).
عکس: اعظم شادپور، سیامک زمردی‌مطلق و شکوفه هاشمیان. (مشاورهیأت داوران در این بخش "رسول اولیازاده" (مدرس عکاسی و مدیر خانه عکاسان ایران بود).
ترجمه: هیأت داوران در بخش ترجمه بدلیل کمبود آثار رسیده و تعداد اندک شرکت‌کننده، انتخابی نداشت، اما در مراسم سالیانه انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر، در این بخش یک تقدیر خواهد داشت.


۱۳۸۷ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

نقد نمايشي كه سال 82 اجرا شد

سال 82 درنخستين جشنواره تاترماه با گروهي از دانشجويان تاتر، نمايش زوزه سگ را اجرا كردم كه البته نمايش متوسطي از آب درآمد . نقدي هومن نجفيان برآن نوشت كه درماهنامه تخصصي صحنه شماره 14 چاپ شد . درجلسه نقد وبررسي آن نمايش گفتم :"ازآنجايي كه ما فيلسوف نداريم، درام هم نداريم ". بماند كه چه جوابي شنيدم وچه چيزها گفته شد. فعلا نقد آن نمايش را بخوانيد تا بعد مطلب مفصلي درباره ارتباط فلاسفه ونمايشنامه نويسان بگذارم .



زوزۀ سگ (تهران)

نویسنده و كارگردان: حسین قره
نمایشنامه دارای خط داستانی بكر و تازه‌ای است. نمایشنامه‌نویس به زندگی‌نامۀ «حاجی» یكی از رانت‌خواران بلند‌مرتبۀ مذهبی می‌پردازد كه اینك به خاطر تغییراتی كه در ساختار سیاسی كشور پدید آمده است از لحاظ سیاسی آسیب دیده و تحت پیگرد قانونی می‌باشد. او برای رهایی از مردابی كه در آن غوطه‌ور است فرزند ارشدش محمدرضا را كه سالیان سال است در اروپا تحصیل می‌كند به ایران فرا می‌خواند. «محمدرضا» در لحظۀ ورودش به ایران درمی‌یابد كه شرایط خانواده و جامعه با آنچه او در تصور داشته بسیار متفاوت است».
«حاجی» نماینده طیف وسیعی است كه در مدت 20 سال گذشته قدرت سیاسی كشور را در اختیار داشتند كه نزدیك شدن به زندگی خصوصی آنها و نقد عملكردهایشان، قدغن بود.
اما نمایشنامه‌نویس به خطوط قرمز نزدیك می‌شود و تابوی مقدس شخصیت متظاهر مذهبی را درهم می‌شكند. قره، حاجی را در خانه و جامعه به‌عنوان فردی قدرت‌طلب به تصویر می‌كشد كه كوچكترین حرمتی برای دیگران قایل نیست اما همواره مورد احترام مردم بوده است. «محمدرضا» زمانی كه متوجه می‌شود حاجی قصد تصاحب نامزدش را داشته است درمی‌یابد كه سایر اتهاماتی كه دیگران بر پدر او می‌زنند درست است. زیرا فردی كه دست بر روی همسر پسرش می‌گذارد می‌تواند دست به هر عمل جنایتكارانۀ دیگری هم زده باشد.
نمایشنامه‌نویس از شخصیت آقازاده‌ها (فرزندان حاجی) آشنایی‌زدایی می‌كند، تصور عمومی جامعه از آنها به این صورت است كه آنها با پدرانشان در یك مسیر گام می‌نهند و همین نگاه اجتماع باعث می‌شود كه فرزندان حاجی در صدد قتل او برآیند. اهمیت این نمایشنامه تنها به خاطر طرح مضمون تازه‌ای است كه ارائه می‌دهد. اما از منظر ادبیات نمایشی این نمایشنامه با ضعف‌های عدیده‌ای روبروست.
نمایشنامه‌نویسی بدون در نظر گرفتن تفاوت صحنه در تئاتر و سینما اثر خود را نگاشته است. در صحنه‌پردازی سینما به خاطر نزدیك بودن دوربین به بازیگر و كوچك بودن قاب صحنه بازیگر همواره در مركز دید تماشاگر است. برای همین كوچكترین حركت او به راحتی در ذهن مخاطب ثبت و ضبط می‌شود. بنابراین نماهای كوتاه دوربین تأثیر بسزایی در شكل‌گیری داستان دارد. اما در تئاتر به خاطر گستردگی قاب صحنه بازیگر نمی‌تواند در مركز قاب قرار بگیرد و درنتیجه مخاطب تئاتر نسبت به بیننده سینما از تمركز كمتری برخوردار است و نمایشنامه‌نویس مانند نویسندۀ فیلمنامه نمی‌تواند به سرعت صحنه را تعویض كند برای همین صحنه‌های تئاتری از لحاظ زمانی از صحنه‌های سینمایی طولانی‌تر است.
نكته پایانی گم شدن خط داستانی در نمایشنامه است در داستان «حاجی»، «محمدرضا» را به ایران دعوت می‌كند تا گرهی از كار او را بگشاید اما «حاجی» مقدمات ملاقات خود را با فرزندش فراهم نمی‌سازد و اگر «محمدرضا» به پیگیری داستان نمی‌پرداخت هرگز «حاجی» را نمی‌دید.

۱۳۸۷ مرداد ۲۱, دوشنبه

اسكندري «يخ سوخته» را به چشم‌انداز فجر پيشنهاد داد

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - تئاتر

محمد اسكندري نمايشنامه‌ي «يخ سوخته» را براي حضور دربخش چشم‌انداز بيست‌وهفتمين جشنواره‌ي تئاتر فجر پيشنهاد داد.

اين نويسنده و كارگردان تئاتر در گفت‌وگويي با خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اعلام كرد: «يخ سوخته» از نوشته‌هاي حسين قره است كه درارتباط با صدمين سال مشروطيت نوشته شده است.

او با اشاره به داستان اين نمايشنامه، گفت: اين اثر روايت سه‌نسل در دوره‌ي معاصر از نسل‌هاي قبل از خودشان است كه درگيري‌هاي ذهني‌شان را در ارتباط با اين مساله مطرح مي‌كنند.

اسكندري كه اين نمايشنامه را قرار است باهمكاري گروه تئاتر «پيوند» اجرا كند، ادامه داد: از اين گروه درحال حاضر تنها من پيشنهاد داده‌ام، معلوم نيست كه منيژه محامدي براي فجر پيشنهاد اجرايي داشته باشد.


1387/05/19
08-09-2008
12:43:28