۱۳۸۷ دی ۵, پنجشنبه

دست خط استاد زنده یاد اکبررادی


به همت یک دوست قدیمی نمایشنامه یخ سوخته به دست استاد اکبررادی رسید . شب با استاد تماس گرفتم وگفت که دوروزدیگه بیا تا درباره نمایشنامه صحبت کنیم . خیلی خوشحال بودم . بارادی سه ساعت درباره قلبی که دراین سی سال اتفاق افتاده صحبت کردم که چطورچپ های اسلامی سعی کردن سروش ،حجاریان ، گنجی و... چه بسیارآدم دیگر را جای روشنفکر به خورد نسل من بدهند تا یاد وخاطره روشنفکران اصیلی مثل رادی ، بیضایی ، ساعدی درحوزه نمایش وبسیارنام دیگررا درحوزه های دیگر پاک کنند . فقط بخاطررعایت سن استاد بیشترصحبت نکردم . دست خطی ازسر لطف برای نمایشنامه یخ سوخته نوشته بود که بد ندیدم امروز که 5 دی مصادف با درگذشت نمایشنامه نویس بی نظیرچون اوست را روی این وبلاگ بگذارم . اما مطلب اصلی این است که کسی دیگرجای رادی را نخواهد گرفت . 5 دی روزعجیبی است . تولد بیضایی ، مرگ رادی وزلزله فجیع بم . که من برای همه این اتفاقات مطلب نوشته ام که به مروربازهم روی این وبلاگ خواهم گذاشت .

۳ نظر:

ناشناس گفت...

حسین جان سلام
بسیار خوشحال شدم که آدرس اینجا را برایم فرستادی
بسیار خوشحال شدم که دیدم علی الظاهر یک جای ثابت برای خودت درست کرده ای و مار از آوراه گی در اینترنت درآوردی که هر چند وقتی دوباره می گشتیم دنبالت ( یعنی من می گشتم، این ما از باب احترام ب خودم آوردم)
بسیار خوشحال شدم عکست را دیدم.همان حسین خودم هستی.
همه مطالبت را یکباره خواندم.( حسین خوب می نویسی. بعدا نوشته های ادبی ات را دوباره می خوانم)
کم کاری حسین و از تو توقع بیشتری می رود.
کوچک همیشگی
هادی

ناشناس گفت...

داستانک هاتونوگوش کردم بسیار زیبا بود
راستی روز 5 دی برای من هم روز عجیبیست روزی که به این دیا آمدم
برای ......
موفق باشید و آسمانتان همیشه پرستاره !!

ناشناس گفت...

مایه افتخار و مسرت من شد که به نشریه مجازی ام سر زدی. تو به من امیدوار شدی و من امیدم به توست.درآخر اینکه:
"نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به/ که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی"