۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

بنیادگرایی و از خود بیگانگی


1- بنیاد گرایی اصولا با یهودیها آغاز شده ، آنها جز اولین اقوام در تاریخ بودند که شاکله دینی را پی ریزی کردند که پسآمد آن اسطوره ، کتاب ( تورات ) ، شریعت ، تاریخ ، فقه ، اخلاق و... شد . روایت یهود از خدا ، خلقت ، انسان اولیه ( ابوالبشر) آدم وحوا هنوز یکی از اصلی ترین روایت هاست در حالی که روایت اقوام وحتی تمدن های کهن مثل روایت بین النهرینی ها ( اگرچه یهود بسیار متاثر از بین النهرین است ) پارس ها ، مصریها ( که ظلم آغازین وتاریخی به قوم یهود روا داشتند که بسیاری از پیامبران یهود با فراعنه درگیرند ، یا مثل موسی در دامن فرعون به دنیا می آید ،رود نیل می شکافد و یهود را از شر آنان نجات می دهد ، یا چون احسن القصص یوسف زنان مصر وفرعون را مجنون خود می کند والبته حکومت را به دست می گیرد ، یا مثل ابراهیم بت هایشان را شکسته وهجرت می کند ، و... )چینی ها ، هندوها به مقبولیت وپایداری روایت یهودیان نرسید ونیافت . یهود اگرچه ازاولین اقوام بود که فرهنگ ساخت به همین خاطر جز اولین ها بود که به حاشیه رفت . ( تنها پارسیان  پس پیروزی بربین النهرین  بریهودیان  آزار نرساندند وبه همین خاطر پادشاهشان کوروش مقام الوهیت وپیامبری یافت ) مسیحیان تا قدرت گرفتند کینه مصلوب شدن مسیح را از یهودیان گرفتند وبرای همیشه مرز خود را با یهودیان حفظ ودرفکر انتقام از یهودیان بودنند ، محله های یهود نشین در اورپا جای برای آزار یهودیان بود و یهودیان از حقوق برابر برخوردار نبودند ، ( حتی تا جنگ جهانی دوم این وضع ادامه داشت و با شکل گیری آمریکای جدید یهودیان برای فرار از دست اروپاییان به آنجا مهاجرت کرده و با ثروت خود به قدرت رسید وتوانستد لابی یهود را شکل داده ویکبار دیگر ستاره داوود را به اورشیلم وسرزمین مقدس خود ، مسیحیان و مسلمانان برگردانند .) وبسیار مورد توهین قرار می گرفتند ، نمایشنامه تاجر ونیزی شکسپیر اشاره ایی به وضعیت یهودیان در اروپاست وایضا اینکه شخصیت اصلی یهودی به سخره گرفته می شود ونمی تواند در دادگاه پیروز شود . اما مسلمانان جز کینه پیمان شکنی یهود با پیامبراکرم چیزی به دل نگرفتند ( پیامبربا ورود به مدینه پيمانی میان مسلمانان مهاجر، انصار و يهوديان مدينه در سال اول هجرت منعقد کردند معروف به "موادعه یهود" با این طایفه ها بنی عوف ،بنی ساعده ،بنی حارث ،بنی جشم ،بنی نجار،بنی عمرو بن عوف ،بنی نبیت و بنی اوس وبعد پیمان صلحی هم با سه طایفه بنی نضیر ،بنی قیننقاع،و بنی قریظه که سه آخر عهد و پیمان را شکسته وباعث سه جنگ ( غزوه ) خندق ـ بني نضير ـ بني قريظه شدند که ماجرا آن طولانی است .) طبق پیمان های پیامبر، یهودیان از حقوق مساوی برخوردار بودند ، مگر آن که خدعه کرده پیمان بشکنند که آن چنین کردند وجنگ های سر گرفت . یهودیان در سرزمین مسلمانان به آرامی می زیستند . درعین حال در دوره شکوفایی اسلام ( که قسمت اعظمی از آن را مدیون ایرانیان بودند ) آنها باز هم در حاشیه بودنند . در جهان مدرن اگرچه متفکران یهود سهم بسزایی در تحول جهان داشتند اما باز هم آن شخصیت ها به محلی که می زیستند شناخته می شدند نه به قوم که از آن برآمده اند ( کارل مارکس ، نیوتن ، انشتین ، فروید و...) . تمامی اتفاقات تاریخی که جنگ جهانی دوم چکیده ای از آن بود منجر شد تا بخشی از یهودیان ، فرقه بنیاد گرا و قوم گرای صهیونیسم با تفکر بازگشت به سرزمین مادری را شکل بدهند . البته همیشه برای من جای تعجب داشت که جهان مدرن با آن همه انکار خدا ازاین ایده  صهیونسیم که خداوند وعده ارض موعود را به آنان داده است حمایت می کنند  ودر برابر تمام بنیاد گرایان دیگر می ایستد و آنان را تروریست می داند .جهان مدرن که هرحکم فقهی ادیان ابراهیمی و قوانین  احکام سایر ادیان را مغایرحقوق حقه بشر می داند اما دربرابر مثلا جشن ختنه کودک هشت روز قوم یهود و صدها آیین دیگر از این دست سکوت کرده و مغایرت با مفاد حقوق بشر نمی بیند.
بهرصورت این منطقه به دلایل تاریخی داری گرایشات بنیاد گرایانه است وفرقی بین یک القاعده ایی با طالبانی و صهیونی و... که درخاورمیانه کم نیستند ، نیست .
2- بنیاد گرایی و شخصی که تفکری بنیاد گرایانه دارد دچار از خود بیگانگی است . در چهره این جوانان بنیادگرای یهودی نگاه کنید ، کاملا مشخص است آن چه می کنند براساس تکلیف ومنش فردی خود نمی کنند بلکه این چیزی که تفکر غالب از آنان قالبی دیگر ساخته تا زنی تنها را هو کنند . اولین عارضه بنیاد گرایی ازخود بیگانگی وعدم تطبیق با خود است و این گونه در چهره این جوانان شادی تصنعی موج می زند و از خود نمی پرسند چرا این زن عرب مسلمان ( والبته فرق نمی کرد مسیحی یا یهودی یا ... ) باید جواب و تقاص عمل امپراتور رم را بدهد که قرنها پیش یهودیان را از اورشلیم و... بیرون رانده است .



هیچ نظری موجود نیست: