ایسنا : پيكر امير قويدل كارگردان سينما ساعاتي قبل از ساختمان شماره دو خانه سينما تشييع و براي خاكسپاري به قطعه هنرمندان بهشتزهرا (س) منتقل شد.
محمدمهدي عسگرپور مديرعامل خانه سينما در مراسم تشييع اين سينماگر فقيد، او را مرد بسيار بزرگي در سينماي ايران خواند و گفت: امير قويدل صاحب سبك مشخصي بود و حتي بعضي وقتها با دوستان كه صحبت ميكرديم و ميخواستيم مثال بزنيم، ميگفتيم اين فيلم مثل كارهاي قويدل است.
وي ادامه داد: او كارهاي بزرگي را به سينماي ايران اهدا كرد و فكر ميكنم اثرات خوبي از خود به جاي گذاشته است كه باعث ميشود روح ايشان پرواز بزرگي را داشته باشد.
عسگرپور با اشاره به سابقه همكارياش در پروژه «شب چراغ» يادآور شد: او مسلط به تجزيه و تحليل بود و اميدوارم بتوانيم در سينماي ايران جاي ايشان را پر كنيم. متأسفانه امسال افراد بزرگي را در سينما از دست داديم. افرادي مانند سيفالله داد و قويدل كه رفتنشان بسيار غمانگيز است.
بهزاد فراهاني به عنوان ديگر سخنران اين مراسم با بيان اينكه امير قويدل با دريايي از آرزو از ميان ما رفت اظهار داشت: او معتقد بود هنوز فيلم خوبش را نساخته است. اينكه ما جماعت اهل هنر به هنگام نميميريم مسأله بزرگي است و علت آن چيست كه جامعه هنري عرصه را زود ترك ميكنند.
اين بازيگر ادامه داد: به خاطر حرفهي ما و جذابيتش مردم به ما و تبارمان جلب ميشوند و نگاه سياست به ما بيشتر جلب ميشود و متأسفانه شرايط حرفه و كار ما شايسته نيست و آنقدر كه سياست در كار ما دخالت ميكند ما در كار سياست دخالت نميكنيم.
وي افزود: چون نميتوانيم در مقابل مردم جز لبخند كار ديگري بكنيم، مشكلات را در درون خود ميريزيم و زود از دنيا ميرويم. متأسفانه هنوز نتوانستيم كارمان را به عنوان يك شغل بقبولانيم و اين جاي تأسف دارد و اينها باعث ميشود، تلخكامي وجود انسان را دربر گيرد و همين ميشود كه هنرمندان زود از دست ميروند.
فراهاني با بيان اينكه قويدل شناخت بسيار خوبي از ادبيات غني كشورمان داشت،تصريح كرد: او كلام خود را ميشناخت و ضرباهنگ جمله را درك ميكرد و براي انتقال مفاهيم به بازيگر لكنتي نداشت. قويدل در قلب مردم زندگي ميكرد و رابطهاش با هنرمند در يك سطح بود و بالا و پايين نداشت.
سيداحمد ميرعلايي مديرعامل بنياد سينمايي فارابي به نمايندگي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سخناني به عيادت از امير قويدل در بيمارستان اشاره كرد و اظهار داشت: فيلم «ترن» از ساختههاي ايشان از كارهايي است كه روي من تأثير زيادي داشته است و وقتي ايشان را در روي تخت بيمارستان ديدم از اينكه خالق «ترن» اينگونه بيمار است، بسيار متأسف شدم.
وي افزود: او به من گفت اميدوارم روزي بيرون بيايم و فيلم دلم را بسازم. چه خوش به آن آدمهايي كه با آرزوهاي خوش از دنيا ميروند و چه زيباست آدم با نيت خوب دنيا را ترك كند.
ميرعلايي خطاب به قويدل گفت: اگر شما نتوانستيد فيلم دلتان را بسازيد، امروز جامعه هنري فيلم شما را در دلشان ساختند. درواقع فيلمي كه شما قصد داشتتيد، با دلتان آن را بسازيد.
فرهاد توحيدي رييس كانون فيلمنامهنويسان خانه سينما هم با بيان اينكه در طول اين 30 سال همهچيز را به بعد و قبل از انقلاب تقسيم كرده و فاصلهاي ميان اين زمان به وجود آوردهايم تصريح كرد: قويدل پل سينماي ايران بود و سنتهاي سينماي ايران را از قبل 57 به بعد از آن انتقال داد.
وي افزود: او يك حرفهاي تمام عيار بود و آموزههاي حرفهاي را در طول سالها در سينما آموخته بود و از همه جزييات كار درك داشت و خاك صحنه خورده بود.
اين فيلمنامهنويس به همكارياش با او در مجموعه «دايره ترديد» اشاره كرد و گفت: قويدل ضمن اينكه به حرفهايهاي سينما احترام ميگذاشت، جزو كارگردانهايي بود كه ترجيح ميداد فيلمنامهنويس برايش فيلمنامه بنويسد. سنتي كه از سينماي حرفهاي با خود آورده بود و ما وظيفه داريم رفتار حرفهاي او را ادامه دهيم.
عليرضا رئيسيان رييس كانون كارگردانان سينماي ايران نيز از امير قويدل به عنوان انسان بسيار سختكوش، جدي و استاندارد در سينماي ايران ياد كرد و اظهار داشت: اينگونه افراد را در پيكره سينماي حرفهاي ايران كم داريم، آدمهايي كه به كمفروشي وادار نشده باشند و قويدل با عنصر تن ندادن به شرايط خودش را متحول كرد و استانداردي كه لازمه يك سينماي پويا و جاندار بود در كارهايش نگاه داشت.
وي به سه فيلم «برنج خونين»، «ترن» و «كوچك جنگلي» اشاره كرد و از آنها به عنوان كارهاي ماندگار قويدل ياد كرد و گفت: ما امسال كارگردانهاي خوبي را از دست داديم و اميدوارم روزي جشن ورود جايگزينهاي اين افراد را مانند راما قويدل فرزند اين فيلمساز فقيد را به سينما بگيريم.
در پايان مراسم راما قويدل در سخناني با قدرداني از حاضران و اهالي فرهنگ و هنر گفت: روزي من به پدرم گفتم شما با توجه به سابقه تئاتريتان چرا بازي نميكنيد كه گفت روزي بازي ميكنم و دوست دارم در آخرين فيلمم، در آخرين پلان برگردم و به دوربين بگويم كات و او الآن اين صحنه را بازي كرد.
مهدي صباغي كه اجراي اين برنامه را برعهده داشت به ذكر خاطراتي از او پرداخت و گفت: امير تك و تنها و بدون يار و ياور هنرهاي نمايشي را پشت سر گذاشت و از مشهد به تهران كوچ كرد و آرزو داشت در شهر طوس به خاك سپرده شود كه متأسفانه ميسر نشد.
از حاضران در اين مراسم ميتوان به محمود اربابي، عليرضا سجادپور، سعيد حاجيميري، شفيع آقامحمديان، محمدحسين نيرومند، پوري بنايي، جلال پيشواييان، منوچهر اسماعيلي، اصغر بيچاره، مهدي فرجي، جهانگير جهانگيري، محمد برسوزيان، محمدعلي سجادي، فريبرز صالح، حبيب اسماعيلي، ميرمحمد تجدد، مرتضي رزاق كريمي و مهدي مسعودشاهي اشاره كرد.
به گزارش ايسنا، در اين برنامه پيام تسليت عزتالله ضرغامي رييس سازمان صداوسيما قرائت شد و اعلام شد كه محمدباقر قاليياف شهردار تهران نيز پيامي را ارسال كرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر